سریال امامعلی و سخنان شریعتی تصویر نادرستی از امیرالمومنین دادند
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۷۷۲۲۵
به گزارش خبرگزاری مهر، در بیست و چهارمین قسمت از برنامه «سوره؛ فصل نهج البلاغه» موضوع «نهج البلاغه و مسئله الگو» با حضور حجتالاسلام حامد کاشانی پژوهشگر تاریخ اسلام مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
پیش از آغاز گفتگوی اصلی برنامه، در بخش معرفی و بررسی شرحها و ترجمههای نهج البلاغه ترجمه بهج البلاغه فی شرح نهج البلاغه نگاشته محمد تقی شوشتری مورد بررسی قرار گرفت و سپس گفتگوی دیانی با کاشانی آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیانی در ابتدای این گفتگو از کاشانی پرسید نسبت نهج البلاغه با مسئله الگو چیست و آیا نهج البلاغه قابلیت الگوگیری در حوزههای مختلف را دارد یا خیر لازم است بدانیم که به نهج البلاغه باید چگونه نگاه کنیم و دیدگاه ما به این کتاب باید چگونه باشد. نظر شما درباره نهج البلاغه چیست؟
کاشانی گفت: درباره کتاب شریف نهج البلاغه که اثر یک عالم فرهیخته است و امثال او در عالم تشیع بسیار کم داریم پیش از هرچیز باید ببینیم دغدغه مؤلف از نوشتن کتاب چه بوده است. دغدغه مؤلف این نبوده که یک کتاب حکمرانی، فقهی و یا اعتقادی بنویسد. گرچه همه اینها در نهج البلاغه به حد اعلا در ابعادی وجود دارد. سیدرضی دنبال این بوده که بتوانیم کلامی را در جهان اسلام مطرح کنیم و تقریباً همه مسلمین بتوانند با آن همراهی کنند و با آن حس قرابت داشته باشند و چون دیده ادبیات فاخر یکی از بهترین روشها برای نفوذ کلام و گفتمان شدن و جا افتادن است با وسواسی گزارههایی را انتخاب کرده که در حد اعلای بلاغت است.
وی افزود: مرحوم سیدرضی چند کار انجام داده است؛ اول اینکه به مصادر صرفاً شیعی اکتفا نکرده است و این کتاب یک اثر صرفاً شیعی نیست ضمن اینکه از یک خطبه یا نامه قطعهای را که برایش اهمیت بلاغی داشته آورده است. نهج البلاغه بسیاری از اوقات خطبه یا نامهای دارد که در مصدر قدیمی مفصلتر است علاوه بر این، از نظر زیبایی شناسی، عظمت و محتوای فوق العاده ای دارد که هرکسی با این کتاب به صورت یک کتاب ادبیاتی حکیمانه فاخر مواجه شده از آن لذت برده است اما اگر بخواهیم این کتاب را ملاک عمل قرار دهیم نمونه جامعی ازامیرالمومنین (ع) نیست به بیان دیگر نهج البلاغه، کرامت امیرالمومنین (ع) است که باقی است اما این همه حضرت علی (ع) نیست. اگر نگاه ما این است که بخواهیم از امیرالمومنین (ع) الگو بگیریم باید تلاش کنیم حکومت حضرت را بازسازی کنیم اما نهج البلاغه در برخی از امور بسیار جامع است در برخی از امور همه مصادیق وجود ندارد.
دیانی سپس پرسید این جمله که گفته میشود، نهج البلاغه بخشی از سخنان امیرالمومنین (ع) است را هم شما گفتید و هم کارشناسان دیگر مطرح کردند اما مسئله اینجاست که آنچه که آمده با آنچه که نیامده مشابهت و سنخیت دارند یا نه به عبارت دیگر سیدرضی آنچه نیاورده چه نسبتی با آنچه آورده دارد؟
این سخنران مذهبی پاسخ داد: وقتی ما کل سخنان را ببینیم میتوانیم اولویت و اهمیت را درک کنیم حتی اگر نقیض هم نباشند.
مجری برنامه سپس بیان کرد: یعنی آنچه حضرت درباره امامت و خلافت گفته اند وقتی قابل سنجش با آموزه مرگ است که کل سخنان حضرت دیده شود و نهج البلاغه قابلیت استناد آماری ندارد که بگوییم توحید ۱۰ درصد نهج البلاغه است اما توحید ۲۰ درصد نهج البلاغه است؟
کاشانی گفت: بله. این بخش است. بخش دیگر اینکه کتاب نهج البلاغه با همه عظمت و خطبههای حساسی که دارد مورد اقبال جدی بوده و یک کتاب روایی است اما قرآن نیست. محقق وقتی میخواهد روی بحثهای روایی کار کند باید بحث گستردهای درباره موضوع داشته باشد تا ببیند درباره مطلب و موضوع چند گونه مطلب وارد شده است. اگر ما نهج البلاغه را جدا از سنت روایی ببینیم و به آن اعتباری بیش از سایر منابع دهیم دچار مغالطه یا تنگنا میشویم. مثلاً ماجرایی که درباره عقیل در نهج البلاغه آمده باعث شده که این ماجرا اعتبار پیدا کند در حالیکه از نظر علم حدیث، لزوماً این چنین نیست. البته این ماجرا به معنی اینکه نهج البلاغه را کنار بگذاریم نیست چون نهج البلاغه به خاطر شخصیت نویسنده که گزینش کرده و میخواسته مطالب مرتبط با حکومت حضرت را بیان کند و از جهت گفتمانی ضریب نفوذی من با ترویج نهج البلاغه به شدت موافقم ولی در جایی که بخواهیم نسبت قطعی به امیراالمومنین (ع) دهیم معنا ندارد که در یک جا جمود و باقی را رها کنیم مثل کاری که فقهای ما میکنند. فقهای ما بحث گسترده و در آخر جمع بندی میکنند؛ هیچ وقت نمیگویند یک فقیه، فلا ذکر را با فقط با کافی شریف فتوا دهد.
دیانی گفت: گاهی این بحث مطرح میشود که ما انقدری که به سایر دورههای تاریخی توجه داشتیم به سیره امیرالمومنین (ع) نداشتیم آیا میشود این بحث را پذیرفت و اینکه آیا همه امیرالمومنین قابلیت الگوگیری برای امروز ما دارد یا نه؟ به این معنا که آیا امیرالمومنین را همراستای دورههای بعد از خودش قرار میدهیم یا نه؟
کاشانی جواب داد: حتماً الگو میگیریم اما به شرطی که بتوانیم به سیره حضرت با ادله تفسیری ش برسیم. یعنی مثلاً اگر بخواهیم در مسائل حساس فرهنگی، بودجه ریزی، امنیتی از الگوی حضرت استفاده کنیم باید اطمینانی داشته باشیم که حتماً این سیره امیرالمومنین (ع) هست یا نه و اینکه برای ما قابل استفاده است یا خیر؟ چون معلوم نیست که رفتارهای متعدد معصومان قابلیت الگوگیری فرازمانی دارد یا نه.
وی ادامه داد: شیعیان در حجیت تفاوتی میان امیرالمومنین و مثلاً موسی بن جعفر (ع) قائل نیستند. منتها باید نکاتی را رعایت کنیم تا وقتی میخواهیم رفتارمان را مستند به فرد معصوم کنیم برای این دلیل محکمه پسند داشته باشیم مخصوصاً که وقتی در فقه این کار را میکنیم. نهج البلاغه به عنوان یک کتاب روایی بسیار کتاب مهمی است اما برای نظریه پردازی فقط کتاب مهم کافی نیست، گزاره خاص صادر شده از معصوم هم مهم است. عموم جامعه باید نهج البلاغه را بخوانند اما حکم صادر کردن به نام امیرالمومنین (ع) دقت زیادی میخواهد و مثل جراحی میماند. بنابراین نکته اعتبار سنجی بسیار اهمیت دارد. علاوه براین گاهی ایشان در بطن یک واقعهای هستند و حکم صادر کردند مثل صدور حکم برای کارگزاران. که اگر بخواهیم از چنین وقایعی الگو برداری کنیم فقط باید در شرایط مشابهش الگو بگیریم اما گاهی هم الگوگیری کلی، عمومی و فرازمانی است و امام حسن (ع)، امام حسین (ع) هم همین الگو را داشتند. درواقع یک الگو به شرطی فرازمانی میشود که قاعده کلی و پرتکرارتبدیل به یک اصل شده باشد و شیعیان برجسته آن را یاد گرفتند بنابراین روند کشف سیره امیرالمومنین (ع)، روند مشکلی است.
این سخنران مذهبی اضافه کرد: برخلاف ما که اهل قدرت هستیم و وقتی پست و مقامی میگیریم نسبت به کارگزارانمان لکنت میگیریم ایشان نه تنها نسبت به کارگزارانشان ابداً لکنت نمیگیرند بلکه اگر حرفی درباره آنها شایع شود حضرت بلافاصله خطاب به آن فرد نامه مینویسد و از کارگزار توضیخ میخواهد. یعنی اینکه مردم همه بی گناهند اما نسبت به کارگزار نگاه عادی ندارد و قدری سختگیری میکند و اینها همه اصول است. یکی از نگرانیهای من در این بحث این است که ساحت قدسی عدل بینظیر امیرالمومنین (ع) ازعرشش پایین نیاید. گاهی ما حکومت امیرالمومنین (ع) را به عنوان مثالی میبینیم. عدهای هم فکر میکنند این خوب است اما به نظر من این ظلم است. اینکه فکر کنیم امیرالمومنین (ع) میخواست کاری کند که ضرب المثل بماند همان چیزی است که جریانهایی که میخواهند امیرالمومنین را از جامعه دور کنند میخواهند. در ۵۰ سال اخیر ما درکی از سیره امیرالمومنین (ع) داریم که افرادی مثل دکتر شریعتی و سریال امام علی در آن خیلی مؤثر بودند و البته که خدمتهایی به جامعه اسلامی کردند اما تصویر نادرستی از نهج البلاغه و این حضرت به ما ارائه داده مثلاً حضرت علی (ع) همه جا یک شکل رفتار نکرده و نگاه کرده که ببیند کجا ظلم کمتری به اجتماع صورت میگیرد.
در ادامه برنامه مجری و سردبیر برنامه بیان کرد که اینکه در مورد سیره امیرالمومنین (ع) اینهمه پیچیدگی روشی وجود دارد ما را به ناامیدی نمیرساند و به این سمت ما را نمیبرد که محافظه کار شویم و روحیات تجمل گرایانه خودمان را تئوریزه کنیم؟
کاشانی پاسخ داد: ما باید بدانیم ار بخواهیم حکومت حضرت امیر را الگوی خودمان قرار دهیم کاربسیار پیچیده و سنگینی در پیش داریم و هرگز نمیتوانیم کسی مثل او شویم چون او قبله و آرمان ائمه معصومین ما بوده است. من متأسفم که هنوز تلاش گسترده نکردیم یعنی هنوز برای بسیاری از پرسشعا پاسخ نداریم ویا اصلاً فکر نکردیم یعنی محل بحث اهل فکرمان نبوده است. مثلاً اگر بودجهای برای بیت المال باشد و قرار باشد تقسیم شود خیلی مهم است که با عدالت وبرابری این کار صورت گیرد و اگر قرار باشد این اتفاق با الگوی علوی انجام شود، اولین قدمش این است که مرکز پژوهشهای مجلس و مراکز اندیشه ورزی حوزه و دانشگاه در اینباره فکر جدی کنند اما این اتفاق نیفتاده به جایش سوال را پاک کردند. اتفاقاً من به عمد میگویم که چنین کاری اصلاً کار آسانی نیست و در حدی نیست که جوانانی دور هم بنشینند و بگویند میخواهیم نظام حکمرانی علوی داشته باشیم درواقع میخواهم نگاه ساده انگارانه به این مسئله را دور کنم تا دچار گروههای انحرافی نشویم چون این بحث پختگی دارد.
وی اضافه کرد: دربخشی از سریال امام علی (ع) به کارگردانی آقای میرباقری مالک خیلی شناخته شده است و عمار خیلی پررنگ نیست چون حاصل نگاه خاصی بود که گوشهای از عظمت را نشان میداد. در بخشی از سریال از عمار میپرسند علی (ع) کجاست؟ او میگوید: علی یا دنبال عدالت یا کنج عزلت گزیده است. این جمله به نظر جمله بسیار خطرناک و از نظر من این جمله و دوگانه با واقعیت امیرالمومنین (ع) ابداً سازگار نیست.
دیانی گفت: بله این دوگان بسیار برای حضرت مطرح میشود که اگر عدالت برای حضرت محقق نشود حکمرانی را رها میکند.
کاشانی بیان کرد: بله این تلقی تمثیلی است ولی قابل اجرا نیست. این درحالیست که ما باید امام علی (ع) را به عنوان یک امام زنده برای هرلحظه مان ببینیم. امیرالمومنین (ع) در شرایطی به حکومت رسید که مردم از ظلمهای ساختاری و فساد سیستماتیک خسته شده بودند و فکر میکردند امام علی (ع) مصلح اجتماعی است و ایشان هم دنبال تغییر بود اما فرمود که میزان تغییر بستگی به شرایط بیرونی دارد و این نیست که روز اول بتوانم همه مشکلات را حل کنم بنابراین نگاه حضرت تدریجی است. برخی به ایشان میگویند فدک را پس بگیر یا فلان کار را بکن ایشان میفرمایند من اگر قرار باشد دست روی همه مشکلات بگذارم فقط شما چند نفر برای من میمانید اما فرصت تحقق عدالت از بین میرود و حکومت از هم میپاشد چون چشم مردم به دنبال تغییر است.
وی در ادامه مثالهایی از اقدامات امیرالمومنین (ع) در دوران حکومتش ذکر کرد.
کاشانی سپس به تشریح واکنشهای عدالت خواهانه امام علی (ع) پرداخت و توضیح داد: در سه مرحله واکنشهای عدالت خواهانه حضرت را فهمیدیم. اول مواردی را که جامعه آن زمان، فساد کامل را درک میکند یعنی برای جامعه شبههای نیست که فساد بارز است مثل برخورد با معاویه. مرحله دوم مواردی است که امیرالمومنین (ع) فساد میبیند اما با قدری روشنگری و اقناع درک فساد حاصل میشود اما یک زمانی است که اقناع مشکل است در چنین موقعی حضرت رفتار را به تعویق میاندازد تا مردم بفهمند چه اتفاقی در حال افتادن است به تعبیر امروزی تا وقتی که «جهاد تبیین» صورت بگیرد یعنی تا تبیین رخ ندهد حضرت اقدام نمیکنند یعنی تا جامعه همراه نشود اقدام جدی و اصلاحی نمیکند چون میداند اگر مردم همراه او نشوند مشکلاتی ایجاد میشود که نمیتواند عدالت را برقرار کند. اگر این سه گانه را درنظر بگیریم برای منطق الگوگیری به برخی ازموارد خاص بپردازیم.
وی در پایان گفت: مشکلی که امروز داریم این است که مطالبه عدالت داریم ولی مسئول یا ساختار مقاومت کند. اینجا دیگر نباید به نام امیرالمومنین (ع) توجیه شو چون بدنه اجتماع خلأ دارد. خیلی وقتها همه ما مشکل را میدانیم اما یا لکنت داریم یا تعلل ولی این خطا را در سیره حضرت ندیدیم. یعنی جایی نیست که جامعه از ایشان مطالبه کند و ایشان بگویند نه. اتفاقاً برعکس است.
کد خبر 5475877منبع: مهر
کلیدواژه: برنامه سوره نهج البلاغه حامد کاشانی معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی ترجمه بنیاد ملی بازی های رایانه ای انتشارات سروش فرهنگسرای اندیشه تازه های نشر رونمایی کتاب ایالات متحده امریکا برنامه سوره سی وسومین نمایشگاه کتاب تهران امام علی ع کتاب نهاد کتابخانه های عمومی کشور سیره امیرالمومنین نهج البلاغه امام علی یک کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۷۷۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی درمورد عظمت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه بیان کرد: مهمترین نشانه عظمت معنوى و مقامات باطنى حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه، برابرى فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیّد الشهدا است.
شیخ المحدّثین، صدوق؛ از محمّد بن یحیى عطّار - که یکى از اهالى رى است - اینگونه نقل کرده است که خدمت امام هادى علیه السلام رسیدم. ایشان فرمودند: «کجا بودى؟».
گفتم: حسین بن على علیه السلام را زیارت کردم. امام هادى علیه السلام فرمودند:
«أما إنَّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِىٍّ.» «بدان که اگر قبر عبد العظیم را در شهر خودتان زیارت کنى، مانند کسى هستى که حسین بن على را زیارت کرده باشد.»
معنای برابرى زیارت حضرت عبد العظیم حسنی (ع) با زیارت حرم حضرت سید الشهدا (ع)
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: مسئله این است که آیا بر اساس حدیثِ یاد شده، زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه به طور مطلق مىتواند جایگزین زیارت امام حسین علیه السلام شود و یا در شرایط خاصى، از چنین فضیلتى برخوردار است؟
بىتردید، مقصود امام هادى علیه السلام در حدیث یاد شده، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین علیه السلام بکاهند و یا در بیان فضیلت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه مبالغه نمایند.
بنابراین، در پاسخ به سؤالى که مطرح شد، مىتوان گفت: برابرى فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه و امام حسین علیه السلام مقید است به فضاى سیاسى ویژهاى که پیروان اهل بیت علیه السلام در آن مقطع تاریخى زندگى مىکردند. زیرا زمانى بود که اختناق شدیدى جهان اسلام را فرا گرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامدارى افرادى مانند: متوکّل، مُعتَز و معتمد عباسى، سختترین دورانهاى تاریخىِ خود را سپرى مىکرد.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: در چنین شرایطى، امام هادى علیه السلام به منظور پیشگیرى از خطرهایى که از طرف حکومتهاى وقت، شیعیان را تهدید مىکرد، فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام را با زیارت امام حسین علیه السلام برابر دانسته اند. به تعبیرى روشنتر، زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام براى کسانى که آمادگى خطرپذیرى براى زیارت امام حسین علیه السلام را داشته باشند، پاداشى معادل زیارت آن حضرت علیهالسلام را دارد و حرم حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام شعبهاى از حرم سید الشهدا علیه السلام است و این خود، فضیلتى بزرگ و حاکى از جایگاه بلند حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه نزد اهل بیت علیه السلام و عظمت معنوى ایشان است.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: برابرى فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه با زیارت سید و سالار شهیدان علیه السلام هر چند در شرایط ویژه، بىتردید بدون حکمت نیست و شاید نتوان به حکمت آن پى برد؛ لیکن راز و رمز این فضیلت بزرگ را باید در شخصیت علمى، عملى و جهادى آن بزرگوار، جستجو کرد.
در میان امامزادگان، شخصیتهاى بزرگى وجود دارند؛ امّا در باره هیچ یک از آنها نقل نشده و حداقل به ما نرسیده است که زیارتش با زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام برابرى کند.
عرضه دین بر امام هادی علیهالسلام
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: این احادیث بیانگر عظمت والای حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه است ولی نکتهای که در زندگی ایشان بسیار جای تأمل و دقت نظر دارد این است که روزی این «امام زاده مجتهد محدث کبیر» به محضر امام هادى علیه وآله رسید.
وقتى نگاه ایشان افتاد، فرمودنذ: «مَرحَباً بِکَ یا أبَا القاسِمِ! أنتَ وَلِیُّنا حَقّاً» «خوش آمدى، اى ابوالقاسم! تو حقیقتاً دوست ما هستى».
گفتم: اى پسر رسول خدا! مایلم دینم را به شما عرضه کنم، اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا خداوند عزوجل را ملاقات کنم.
امام علیه السلام فرمودند: «اى ابو القاسم، عرضه کن»؛ و بعد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام همچون طفلی که به مکتب رفته باشند به محضر امام علیه السلام نشستند و به عقاید خویش درباره اصول و فروع دین پرداختند.
گفتارش که تمام شد. در این هنگام، امام هادى علیه السلام فرمودند «اى ابوالقاسم! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را براى بندگانش برگزیده است. پس بر آن، ثابت قدم باشید.
خداوند، تو را بر عقیده ثابت در زندگى دنیا و آخرت پایدار بدارند!».
به کارشناس دینی مراجعه کنیم
این کارشناس مذهبی یادآور شد: این کار یعنى مراجعه به کارشناسان دین که ریشه قرآنى دارد.
خداوند متعال در دو آیه، مردم را به آنان ارجاع فرموده اند: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛» «اگر نمىدانید، از آگاهان بپرسید.»
حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه از نظر علمى، یکى از بزرگترین محدّثان و فقها بوده و از نظر سنّى، تقریباً دو برابر امام هادی علیهالسلام سن داشته اند. اما میخواهند به ما بیاموزند کهای انسان به علم خود و به اصطلاح، به چند کلمه مغرور نشو. لذا، شایسته است وقتى انسان دیندار به محضر دینشناس بالاتر از خود مىرسد، براى تأیید و یا تکمیل معارف دینى خود اقدام نماید.
این بهرهگیرى از نظریه کارشناسان دینى، زمینهساز ثبات و پایدارى انسان در دیندارى است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت